مقدمه
اینفلوئنسرها و بلاگرهایی که زندگی فرزندان خود را در رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارند، درآمد هنگفتی به دست میآورند، اما با خطرات بزرگی نیز روبرو هستند. کودکان از همان سنین ابتدایی در رسانههای اجتماعی قرار میگیرند که مضرات خود را به دنبال دارد. ما در این مقاله به بررسی کودک بلاگر میپردازیم. با ما همراه باشید.
بیشتر بخوانید: مرد عنکبوتی و تاثیر آن بر ذهن کودکان
بچه کسی کودک بلاگر است؟
کودک بلاگرها یا کیدز اینفلوئنسر کسانی هستند که زیر 18 سال سن دارند و در شبکههای اجتماعی حضورفعالانه دارند. اگرچه، برخی از قوانین جدید کودک بلاگر، اینفلوئنسرهای کودک را افرادی میشناسند که 16 سال یا کمتر دارند. در اصل، آنها بلاگرهایی هستند که بچه هم هستند. آنها دنبال کنندگان (اغلب زیاد) دارند، درباره زندگی، سرگرمیها یا یک جایگاه خاص پست میگذارند و از طریق حمایت مالی با برندها کار میکنند.
اکثر پلتفرمهای اصلی رسانههای اجتماعی، از جمله اینستاگرام، تیک تاک، فیسبوک، و ایکس (که قبلا توییتر نامیده میشد)، برای ثبت نام در حساب کاربری، از کاربرانی که 13 سال یا بیشتر سن دارند، میخواهند. همه ما میدانیم که بلاگرهای کودکان زیر 13 سال وجود دارند. اغلب، یکی از والدین یا یکی از اعضای خانواده حساب کاربری را اجرا میکند و محتوای بچههای زیر 13 سال را پست میکند.
نگرانیهای اخلاقی در مورد کودک بلاگر
تا همین اواخر، اینفلوئنسرهای کودک از حمایتهای کمی برخوردار بودند. با این حال، در مورد قوانین کار، حریم خصوصی و غرامت باید موارد زیادی را در نظر گرفت. ناگفته نماند تاثیر ماندگاری که این تصاویر عمومی ممکن است بر کودکان در حین رشد، ترک خانه و در نهایت زندگی بزرگسالان داشته باشد.
کار کودک
از آنجایی که اینفلوئنسر مارکتینگ یک صنعت پرسود است و محتوای کودکمحور بسیار محبوب است، بسیاری از خانوادهها به دنیای تأثیرگذاری بر کودکان پا میگذارند. جذابیت کسب میلیونها تومان صرفاً با مستند کردن زندگی خانواده و رشد فرزندتان قابل درک است. اما منجر به این میشود که برخی از کودکان از لحظه تولد به صورت عمومی مقابل هزاران نفر قرار بگیرند.
برخی از کودکان ممکن است از وظایف تأثیرگذار خود لذت ببرند، آنها به سختی قادر به تصمیم گیری آگاهانه در مورد استفاده از محتوایی که ایجاد میشوند، هستند. سن قانونی استقلال 18 سال است. قبل از آن، کودکان به اندازه کافی بالغ برای تصمیم گیری بزرگسالان (مانند موارد مربوط به مراقبتهای بهداشتی و رای دادن) در نظر گرفته نمیشوند. بنابراین، اغلب این والدین هستند که قدرت تصمیم گیری نهایی در مورد اینکه چه چیزی و چه مقدار از زندگی کودک به اشتراک گذاشته میشود، دارند.
حریم خصوصی
برخی از کودکهای بلاگر، بحرانها، نمرات بد، اولین دورههای قاعدگی و مسائل پزشکی خود را مستند و در بین عموم توزیع میکنند. هر شهروند حق حفظ حریم خصوصی دارد. بنابراین، توانایی کودک برای رضایت دادن به این پستها از کجا شروع و به کجا ختم میشود؟
در حالی که محتوای آپلود شده در اینترنت همچنان مشمول حق چاپ است، به راحتی برای عموم قابل دسترسی است و پاک کردن کامل آن از وب تقریبا غیرممکن است، حتی اگر در تاریخ بعدی حذف شود. این بدان معناست که محتوای اینفلوئنسرهای کودک میتواند آنها را تا آخر عمر دنبال کند. حتی اگر پست اصلی پاک شود.
تاثیر ماندگار
تأثیرگذاری بر کودک یک مفهوم نسبتاً جدید است که در اوایل دهه 2010 با اینستاگرام و یوتیوب مطرح شد. بنابراین، پیشبینی تأثیرات بلندمدت این اشتراکگذاری عمومی روی کودکان بلاگر که بالغ میشوند، دشوار است. اولین بلاگرهای بچه تازه وارد بزرگسالی میشوند. برخی از بلاگرهای کودک داستانهای خود را گفتهاند. اما اطلاعات زیادی در مورد تأثیر کلی این حرفه بر زندگی آینده بچهها وجود ندارد. با این حال، کارشناسان برای این باور دارند که در برخی شرایط، تأثیرگذاری بر کودک میتواند آسیب جدی ایجاد کند.
بزرگ شدن به اندازه کافی سخت است بدون اینکه در معرض دید عموم قرار بگیرد. باورش سخت است که گذراندن دوران کودکی، در مقابل هزاران، اگر نگوییم میلیونها، غریبه در اینترنت، بینتیجه باشد. نگرانیهایی وجود دارد که شهرت اولیه، فشارهای الگو بودن برای هزاران نفر در سنین پایین، و ماهیت غیرقابل بخشش رسانههای اجتماعی تأثیری واقعی بر سلامت روان کودکان بگذارد.
تأثیر روانی بر کودکان بلاگر
اگرچه ممکن است یک کودک پیش از بلوغ مستقیماً به رسانههای اجتماعی دسترسی کامل نداشته باشد، اما هیچ چیز واقعاً از اینترنت پاک نمیشود و اگر والدین آنها بدون اطلاع آنها محتوایی را ارسال کنند که آنها را نشان میدهد، میتواند در آینده تأثیرات نامطلوبی روی آن کودکان بگذارد.
این پستها میتوانند به یک الگوی رفتاری در اینترنت یا منبعی برای استثمار و غفلت از کودک تبدیل شوند که میتواند بر رشد روانی کودک تأثیر بگذارد.
درسالهای اولیه زندگی که سالهای شکلگیری است که در آن هویت خود را میسازند، تابآوری کودک را کاهش میدهد، و هویت آنها به جای رشد درونی، به علاقهمندیها و دنبالکنندگان خارجی و اعتبار خارجی تبدیل میشود. این کودکان میتوانند با افزایش سن دچار آسیبهای عاطفی و اختلال استرس پس از سانحه شوند.
از آنجایی که این کودکان با بزرگتر شدن بیشتر درباره رسانههای اجتماعی میفهمند، اغلب تجربیات خود را به یاد میآورند، مانند دریافت لایکهای بیشتر در دوران جوانی و احساس خوبی نسبت به خودشان. با این حال، با بزرگتر شدن، متوجه کاهش لایک میشوند و به جای آن مورد انتقاد قرار میگیرند.
این منجر به این عدم اعتماد به نفس، قدرت و فقدان انعطاف پذیری برای ترومای زندگی واقعی بزرگسالان میشود که همه ما در نهایت با آن مواجه میشویم.
اگرچه ممکن است محافظتهای خاصی به صورت آنلاین وجود داشته باشد، اما در دنیای واقعی محافظت کافی برای کودکان وجود ندارد. در نهایت، در ذهن یک شکارچی جنسی، تصویر کودک به مرور زمان کمتر تحریککننده میشود و آنها یک شیفتگی شهوانی با کودک ایجاد میکنند و سپس میخواهند کودک را شخصاً پیدا کنند.
چه کسی مسئول محافظت از یک کودک در اینترنت است؟
مسئولیت محافظت از کودک بر عهده همه است، نه فقط بر عهده والدین یا رسانههای اجتماعی که آنها در آن پست میگذارند. والدین مسئولیتهایی را بر عهده میگیرند، زیرا این وظیفه یک والدین است که فرزندشان را ایمن نگه دارند.
همچنین که پلتفرمهای رسانههای اجتماعی نیز نقش مهمی در محافظت از کودکان در برابر حفرههای تأثیرگذاران کودک توسط والدین دارند.
پیامدهای منفی کودکان بلاگر و دنیای اینفلوئنسری
در سراسر جهان، رسانههای اجتماعی به بخش مهمی از فرهنگ جوانان تبدیل شدهاند، زیرا فرصتهای بیسابقهای را برای جوانان فراهم میکنند تا با همسالان و دوستان خود ارتباط برقرار کنند و تبادل ایدهها و فرهنگها را تسهیل کنند. رسانههای اجتماعی نه تنها به ما امکان میدهند از رویدادهای جاری، روندها و پیشرفتهای اخیر بهروز بمانیم، بلکه دسترسی فوری به طیف گسترده و متنوعی از اطلاعات از جوامع مختلف را نیز فراهم میکنند.
اما صادقانه بگویم، آیا اینفلوئنسر بودن واقعاً آنقدر عالی است؟
بسیاری از پیامدهای منفی بالقوه هنگام در نظر گرفتن سبک زندگی یک اینفلوئنسر به وجود میآیند. مهم است که این پیامدها را قبل از اینکه تصمیم بگیرید کودک خود را به عنوان بلاگر جلوی دوربین بیاورید، در نظر بگیرید.
اول از همه، تبدیل شدن به یک تأثیرگذار آسان نیست. بسیاری از خانوادهها شیفته این ایده هستند که کودکان خود را تأثیرگذار کنند. فرهنگ اینفلوئنسر تصویری از یک سبک زندگی پر زرق و برق و به ظاهر بی دردسر را به نمایش میگذارد. با این حال، این انتظارات غیر واقعی را در مورد اینکه موفقیت، استانداردهای زیبایی و ثروت مادی چگونه به نظر میرسد را افزایش میدهد. وقتی همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود، نارضایتی و مسائل مربوط به عزت نفس ممکن است در آینده برای کودک ایجاد شود.
فرهنگ اینفلوئنسر نیز حول ایده جذب لایک، فالوور و اعتبار از سوی مخاطبان متمرکز است. اما این نوع تفکر تنها به سطحی نگری و اعتیاد به جمع آوری لایک و فالوور منجر میشود. همچنین ممکن است منجر به نیاز دائمی به تأیید و تأیید شود که میتواند منجر به اضطراب، ناامنی و احساس عدم کفایت در آینده برای کودکان شود.
اگرچه ما سبک زندگی کودکان بلاگر را دنبال میکنیم، اما نمیدانیم پشت پرده چه چیزی نهفته است. خانواده اینفلوئنسرهای کودک تصویری را که به دقت از فرزند خود در اینترنت ساخته شدهاند، به امید جذب یک پایگاه هواداران وفادار، که نسخهای ایده آل و مصنوعی از واقعیت را ارائه میدهد، تهیه میکنند، چیزی که اغلب دور از واقعیت است. خانواده بلاگر کودک ممکن است وقتی به آن استانداردهای بالا هرچند نادرست نرسند احساس ناکافی کنند.
اما نتیجه…..
در نهایت، اینفلوئنسر شدن کودک شما به این معنی است که باید فداکاریهای زیادی برای جلب رضایت شکما و طرفداران شما انجام دهد، از جمله از دست دادن حریم خصوصی خود. زندگی شخصی افراد زمانی که در مورد خود به صورت آنلاین پست میکنند تحت نظارت دائمی قرار میگیرد.این مورد برای کودکان بلاگر هم صدق میکند. از دست دادن حریم خصوصی میتواند نه تنها برای خانواده و خود کودک، بلکه برای اطرافیانتان نیز مضر باشد و همه را در معرض خطر و آسیب پذیری قرار دهد.
اگرچه ممکن است تأثیرگذاری در نگاه اول جذاب به نظر برسد، اما ممکن است مناسب یا فرصت مناسبی برای شما نباشد. تأثیرگذاری یک مسیر دشوار و بالقوه تنها است، اگرچه میتواند سودآور باشد.
سخن آخر
اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی تأثیر قدرتمندی بر روی انسانها دارند و رفتارها، ترجیحات و ادراک خود را شکل میدهند. در حالی که بلاگرهای کودک میتوانند الگوهای نقش مثبت و حس اجتماعی را ارائه دهند، اما خطرات قابل توجهی از انتظارات غیرواقعی گرفته تا انتخاب سبک زندگی ناسالم و رفتارها و ارزشهای نادرستی را هم برای خود و هم برای دیرگ کودکها نیز به همراه دارند. والدین و سرپرستان باید به طور فعال در استفاده فرزندان خود از رسانههای اجتماعی، ترویج سواد دیجیتال، ارتباطات باز و مرزهای سالم مشارکت داشته باشند تا از رفاه آنها در دنیای دیجیتال محافظت کنند. ممنون که تا آخر این مقاله همراه ما بودید.